از میان میله های پنجره ای مشبک
پر پرنده ای به درون خزید
باد آن را آورد
یا کسی آن را به هوا داد
برکف اتاق مدتها باقی ماند
آن را برداشتم و در دست نهادم
پرمعمولی کبوتری بود
بگذار اکنون راز یک اسیر را با تو بگویم :
همه ی کبوتران عادی و بی اعجاب نیستند
از میان میله های پنجره ای مشبک
پر پرنده ای به درون خزید
باد آن را آورد
یا کسی آن را به هوا داد
برکف اتاق مدتها باقی ماند
آن را برداشتم و در دست نهادم
پرمعمولی کبوتری بود
بگذار اکنون راز یک اسیر را با تو بگویم :
همه ی کبوتران عادی و بی اعجاب نیستند