شعر

شعر


تو آن‌جا می‌ايستی
در ميانه‌ی رويای دو غزال،
از نفس‌‌‌افتاده،
از شعر می‌پرسی.

شعر
ملبس به شاخه‌های زيتون و شادمانی شکسته
محصور در فصول شب‌هایی بی‌خواب
که ‌‌می‌درخشند
بر ديوارهای خاکی شهرهای مفقودمان.

شعر
که گم‌می‌کند نشانی‌اش را
يا گم می‌شود نشانی‌اش
‌‌و در هر دو حال
منتظرِ بازگشتِ کسانی‌ست
که نه امروز برمی‌گردند
و نه هيچ‌وقتِ ‌ديگر.

شعر
که ‌کاش به خاطر می‌آوَرد‌
وقتی ابرها شقه می‌شدند‌ به هنگام ‌روز،
روزی که سربازان
قدم‌رو می‌رفتند در روستاها و شهرها،
بر خانه‌ها، روياها و فرداها،
یا به خاطر می‌آورد فروريختن نيایش‌گران را،
به خاطر می‌آورد
فاصله‌ی ميان دستانی را
که نگه‌می‌داشتند
هرآن‌چه شعر‌ ناتوان است
در نگاهداشتن‌اش،
به خاطر می‌آورد وقتی اسرار اسبان
به تسلیم در آمدند،
وقتی ما به خود تجاوز کرديم.

شعر،
از تو می‌پرسم که چرا
خيابان‌ها نام‌هایی‌دارند که من‌اش هجی نتوانم‌کرد؟
آيا فرهنگ لغاتمان ابداع‌مان می‌کنند؟
آیا لهجه‌هامان از ما در خشم می‌شوند؟
بايد مکث کنيم و بکوشيم
نام‌‌هامان را بر زبان بیاوریم
بی‌آنکه غريبی کنيم؟
ستايش کنيم شاعرانمان را
بی‌آنکه نگران شويم؟
«درويش» را؟
هر آرزويی که در اين نام نهفته است؟

شعر
تبعيد است آیا؟
میهمانی برساخته از سنگ‌ها؟
خطی نازک
ميان آواز ما و گلوی آسمان؟

شعر
خاطرات ماست؟
دفترچه‌ا‌ی محو،
یک نقاشی از رنگ و رو رفته،
ديوارهايی در حال فروريختن؟
بايد شعرهايش را دریابیم،
تا ‌فريادهايش را؟
و برای شعرهايش آيا،
اندوه را
بايد که بشناسیم؟

شعر
ای زمزمه‌ی رود در انحنای سینه‌هایت
ای رقص برگ‌ها در دستان رقصانت
ای بام بریده بر پشت‌ات
ای مزارع بال‌ها بر پاهایت
ای خنجر و طوفان سراپای تو
مرا برسان
به خاموشی‌ام.

شعر
چه هنگام از زمین برخواهند آمد کلمات تو؟
چه‌هنگام رویاهایت از ابرها
حوض‌هایت از شیر؟
مزارع گندمت، کلیساها و دیرها،
صلیب و تابوت‌،
دست ‌برخواهند کشید
از به هم دوختنِ کیلومترها استخوان؟
دست برخواهند کشید
از انتشار خود در رادیوها؟

ای شعر
ایستاده‌ای در میان رویای دو سوال
در انتظار آن‌روز
که خود را عیان می‌کنی
چونان دعاهایی‌‌
که خود را ‌افشا می‌کنند بر زبان‌مان
و ادامه می‌دهی به ایستادن.

می‌گریم و جشن می‌گیرم
شعر را
گویی در غایت کمال خویش
نوشته می‌‌شود.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.