سی و ششم: امید

سی و ششم: امید


«امید»، چیزی است پردار-
که بر سر روح می‌نشیند-
و نغمه‌ای بی‌کلام می‌خواند-
و هیچگاه – از خواندن باز نمی‌ماند-
در باد- دلنشین‌تر- شنیده می‌شود-
توفانی تلخ بباید-
که با خود ببرد پرنده کوچکی را
که این همه را گرم می‌دارد-
همیشه شنیده‌ام صدایش را-
در سردترین سرزمین‌ها-
و دوردست‌ترین دریاها-
اما حتا در حادترین لحظه‌ها،
از من- نخواسته خرده نانی.

 

درباره‌ی فرشته وزیری نسب

یک یادداشت

  1. هر انچه از دل بر اید
    بر دل نشیند

    احسنت. قلمتان مانا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.