بوسیدم تو را

بوسیدم تو را


زیر نور ماه نشستیم
از دستانت بوسیدم تو را

برخاستیم از زمین
از لبانت بوسیدم تو را

ایستادی در چارچوب درب
از نفس هایت بوسیدم تو را

کودکانی بودند در حیاط
از کودک ات بوسیدم تو را

به خانه ام بردم به تخت خوابم
از ظرافت پاهایت بوسیدم تو را

در خانهِ دیگری اتفاقی دیدم ات
از مغز استخوانت بوسیدم تو را

آخر سر تو را به خیابان ها بردم
از آفتاب وجودت بوسیدم تو را

درباره‌ی سیامک تقی‌زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.