۱. نوشتن به نام دیگری، یکی از تکنیکهای قدیمی تاریخ نوشتار است. خوان خلمن، آنرا «نوشتن با جابجایی ذهنیت» مینامید. یکی از مهمترین دفترهای شعر خلمن، «شعرهای سیدنی وست» نام دارد که به نظر میرسد ترجمهی اسپانیولیِ شاعریست از آمریکای شمالیِ انگلیسیزبان. خلمن، کتاب را با این کلمات از یک شاعر ناشناس چینی آغاز میکند: «ترجمه، خیانت است آیا؟ شعر، ترجمه است آیا؟» با همین پرسش، خلمن شاعری را خلق میکند که پیش از او در انگلیسی و اسپانیایی وجود نداشته است. ترجمهی انگلیسی این کتاب هم تجربهی شگفتیست. اصل، ناموجود است و باید از نو خلق شود. در واپسین سالهای زندگی خلمن، وقتی از او میپرسیدم: «چه نیازی داشتی که چنین نامهایی را خلق کنی؟» جوابِ خوان این بود: «میخواستم به خودم از ذهنیتهای مختلف نگاه کنم. هر زبان یک ذهنیتِ متفاوت خلق میکند. میخواستم ذهنیت زبانهای مختلف را وام بگیرم و از این غیریت به خودم نگاه کنم.» تجربهای که خلمن میکند البته، نخستینبار نیست که در تاریخ نوشتار رخ دادهاست. در هنرهای دیگر هم چنین وقایعی اتفاق افتادهاند. یکی از نمونههای شناختهشده، موسیقیدانیست به نام «ون دن بودن مایر» که «زبیگنیف پرایزنر» ابداعاش کردهاست. این شکل از نوشتار، به نام دیگریِ ناموجود، از قدرتی برمیخیزد که کمیاب است. هنرمندی که میتواند چنین شاعران و چنین موسیقیدانهایی را خلق کند، از حدود نامِ خود فراتر میرود.
۲. در سرزمینِ ما اما، قصه شکل دیگری به خود میگیرد. کمدی مضحکی که سقوط و زوال یک فرهنگ را بر ما عیان میکند. شعرهایی به اسم ترجمه، منتشر میشوند که شاعرِ ایرانی، آن را به اسم شاعری سرشناس از زبانی دیگر به خوردِ جامعهی کتابخوان میدهد. بگذارید یک نمونه به دستتان بدهم. آقایی به اسم بابک شاکر، سالها برای ما، به «خانهی شاعران جهان» شعر میفرستاد، ترجمههایی از شاعران سرشناسِ زبان عربی. از آنجا که سیاستِ اولیهی ما در خانهی شاعران، اعتماد بود، این شعرها در آن سایت منتشر میشدند. ایشان همانکارها را به مجموعههای دیگری هم فرستاد و منتشر کرد. حجم زیادی از اشعار که به قول خودشان، «آرشیو مناسبی از شناخت شاعران عرب» بود. منتها مشکل اساسی در این بود، که آرشیوِ مورد ادعای ایشان، در واقع «آرشیو مناسبی از شعرهای خود» ایشان بود. چندی پیش، در یک گروه تلگرامی، شعری از محمود درویش به ترجمهی ایشان خواندم. از ضعفِ شعر، نخست به ترجمه ظن بردم و بعد با خودم گفتم: «درویش، از این اراجیف نمینوشت.» از طریق دوستان، خواستم که ایشان، اصل شعر را در اختیارم بگذارند. فرمودند که «اصل شعر را روی موبایلشان ندارند و طول میکشد.» چند سوال ساده پرسیدم. اینکه درویش در آن شعر آیا، این تعبیر را به کار برده یا آن یکی را. ایشان هم بدون اینکه هراسی به خود راه دهد، جواب دادند. بعد، به تنهایی نشستم و مجموعهی کامل آثار محمود درویش را صفحه به صفحه ورق زدم، و چنین شعری در آن نیافتم. بعد از آن به دوستانِ شاعرِ عربم نوشتم که آیا از محمود، شعری به این مضمون و با این ترجمهی اولیه میشناسند؟ جوابِ همه «نه» بود. «احمد یمانی» شاعر بزرگ مصری، حتی مثلِ خودم، تمام آثار درویش را ورق زد و چنین شعری پیدا نکرد – شعر، به عبارت آقای شاکر به مارسل خلیفه تقدیم شده بود و با این سطر آغاز میشد: آواز تازهای بخوان.- بعد از آن به صرافت افتادم که از دوستانِ شاعر عربم که ایشان، از آنها هم شعرهایی برگردانده بود و منتشر کرده بود، بپرسم که آیا در کارنامهی خود چنین و چنان شعری دارند. فیالمثل، «جمانه حداد» شاعر معرکهی لبنانی در جواب برایم نوشت: «محسن جان، ممنون به خاطر ایمیلات. هیچکدام از آن شعرها کار من نیست. لطفن آنها را به اسم من منتشر نکنید.» جمانه و من در سال گذشته، در فستیوال شعر بارسلونا با هم شعرخوانی کردهبودیم و از همانجا رفاقتی بین ما شکل گرفت. همانروزها، وقتی عکسهای فستیوال را روی اینستاگرامام میگذاشتم، جنابِ «بابک شاکر» مدام اصرار میکرد تا رابطهای میان ایشان و خانم حداد برقرار کنم. -برای جمانه، ترجمهی انگلیسی شعرهایی را فرستادم که جناب شاکر در سایت لیلی صادقی منتشر کرده بودند-
۳. این سطرها را مینویسم تا هشداری به خود و دیگران داده باشم. تمامِ شعرهایی که از جنابِ «بابک شاکر» در خانهی شاعران جهان منتشر شدهبود، حذف شدهاند. کاری که ایشان کردهاند، نه فقط سلب اعتماد، بلکه مصداقِ دقیقِ «شیادی» است. فاصلهی میانِ خلقِ شاعری ناموجود و آفرینش تمامعیارِ یک ذهنیت و زبانِ تازه، تا «جعل»ِ آثار دیگران و سواستفاده از «ترجمه» و «اعتماد» برای حقنهی قاذورات خویش، فاصلهی تعالی و سقوط است. امیدوارم که این تجربه و تذکر باعث شود که با دقتِ بیشتری به آنچه به نام «ترجمه» در زبان فارسی منتشر میشود نگاه کنیم.
چنانچه ابهامی در این سطور باشد و اگر نیازی به انتشارِ متن کامل ایمیلها با شاعران عرب احساس میشود، اینکار را با کمال میل انجام میدهم.
محسن عمادی
خانهی شاعران جهان