می پرسد:
شعر چیست؟
بینی خوش تراشاش،
لباناش مثل دو قاچِ هندوانه
چشمهاش که آسمانِ پاک آبی را منعکس میکند
موهای پرپُشتاش مثل تودهی ابر خاکستری
پیشانیِ افقگونهاش
شعرند
جست و خیزِ کودکان
پیرزنان پُرحرف
دو تنِ سرخوش، آمیخته، برای گذرانِ یک عصر
مسافران منتظر با چمدانهایی در دست
زوجهایی که در پارک قدم میزنند، آنهایی که به گردش آمدند
همه از اجزای شعرند
آفتابی داغ که پلههای آسایشگاه را گرم میکند
پوستری لُختی
دختری کولی
شعرند
ولگردی، در سرزمینِ عجایب
قهقهه در پارک شهر
دریاچهای هنوز هم آبی
جیغِ حواصیلهای رها روی صخرهها
غرشِ آبشار
سمفونیِ چاهار فصل
ترانهی نابِ باران
قوزِ کمرنگِ رنگینکمان، روی سرِ جهان
شعرند
بچههای بوسنی همه، کلمههای شعرند
میارزند به تجاوزهای گروهی.
پیشدرآمدهای شعر بودند،
زنان
دیباچههای آن،
حالا، خودِ خودِ شعرند
نعرههای زندانیانی که فرو مینشانند
در اتاقِ شکنجه هم
شعرند
خونِ گرم
روی برفهای ایالتِ کشمیر
شعر فوریست
مرگ از گرسنگی در سومالی شعر است
سربازانی که تابوت صلح بر دوش میکشند
شعر واقعی زندگیاند
پرسید: «شعر چیست؟»
باید بگویماش
که دستهای مشقیات هم شعرند.
دستخطاش
پرترهی زیباش
صندلِ قهوهایاش
سرنوشتِ زیر پاهاش هم،
حتا
شعر است
میداند خودش،
شعر ارغوانپوشِ من است
اما دوباره میپرسد:شعر چیست؟
با سلام و احترام
یک مانیفست فکری-ادبی است اخیرا در کردستان ایران نوشته شده و توسط اینجانب به فارسی ترجمه شده است. نظر به اینکه این مانیفست به مسائل مهمی در عرصه اندیشه و نقد اشاره مینماید و تاکنون نیز متن فارسی آن منتشر نشد است، انتشار آن در این سایت وزین میتواند تأثیر درخورتوجهی بههمراه داشته باشد. لذا اگر مسئولان این سایت محترم موافقت نمایند متن این ماتیفست ادبی-فکری را خدمتتان ارسال می نمایم.
لطفا اینجانب را از پذیرفتهشدن یا عدم پذیرش مانیفست مطلع گردانید.
با سپاس و احترام
پژمان برخورداری، کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
سپاس
در نهایت شعر چیست؟