یادداشت‌هایی برای یک پرنده | فرانسیس پونژ  

یادداشت‌هایی برای یک پرنده | فرانسیس پونژ  


L’oiseau. پرنده. 

Les oiseaux. پرندگان.
به احتمال زیاد ما از زمانی‌که هواپیما را ساختیم پرندگان را بهتر شناختیم.
واژه OISEAU تمام حروف صدادار را دارد. بسیار خوب. می‌پذیرم. اما به جای S به عنوان یگانه حرف صامت، من حرف L از واژه l’aile بال را ترجیح می‌دادم: OILEAU.

یا حرف V از استخوان سینه،

V از بالهای گسترده، V از توجه Avis: OIVEAU.

محاوره‌ایِ Zozio است۱.

می‌توانم آشکارا ببینم که S نمود نیم‌رخ پرنده‌ای نشسته را دارد. و در دو طرف S حروف oi و eau مثل دو تکه گوشت راسته‌اند که استخوان سینه را در بر می‌گیرند.

آرایشِ موقعیت بستگی به حرکت‌شان در هوا دارد و برعکس. آن هم زمانی‌که  فردی بتواند متوجه پرواز با بال‌های بازشان بشود (نه فقط برای نمایش). آنان هم با پروازشان (در آغاز تند و ناگهانی، بیشتر هوس‌آمیز و غیرمترقبه) و هم با گشودن بال‌هایشان.

آنجا که پرندگان در پروازند به سختی می‌توانیم زمانی برای بیرون‌آمدن از شگفتی و غافل‌گیری‌مان بیابیم، منصرف شده، برمی‌گردیم (برگشتن به آن تصویر ساده، ساده‌ترین تصویر، شکلِ پرنده‌ی نشسته). در پرنده‌ای که بال‌ها را بازبسته است (چون چاقوی کوچک جیبی با چندین تیغه و ابزار) در واقع کمال فرم است که باعث تداوم شگفتی ما می‌شود. اندام‌شان پنهان است، پرهای رویی چنان فروگرفته که هیچ بند و مفصلی به چشم نمی‌آید. مجبوری به هم زده و زیر‌ورو کنی تا پیوندگاه‌ها را در اندام بیابی. زیر این توده پرها جاهای مشخصی است که تن موجود است، جز این هر جای دیگر غیاب است.

بعضی پرندگان تنها می‌زیند، یا با خانواده نزدیک خود، یا در دسته‌های کوچک، و برخی در دسته‌های بزرگ. برخی در گروه بسته و دیگران در دسته‌های چندتایی بزرگی که به نظر بی‌نظم می‌آیند. بعضی در خط مستقیم پرواز می‌کنند، بعضی‌شان تکه‌ای از انحنای دایره‌های بزرگ‌اند و دیگران دمدمی و بلهوسانه به هر مسیر که می‌خواهند. هستند پرندگانی که بیش از دیگران گویی هدایت می‌شوند با غریزه‌ای وحشی یا عادت‌های ارثی. کم‌اند پرندگانی که می‌شود به چندمتری‌شان نزدیک شد، برخی از فاصله سی تا پنجاه متری می‌گریزند. برخی گونه‌های شهری‌شده به نزدیکی حضور آدمی خوگرفته‌اند و در شرایط و محیط‌های خاص گهگاه از فاصله‌ی چند سانتیمتری غذا می‌طلبند.
اما این را می‌خواهم بگویم که برای تمام این دسته از جانوران تنها پرهاست که مشترک است. جانوران پر. توانایی پرواز. شخصیتی با اسکلتی خاص.

۱. منظور پونژ احتمالاً واژه verge (آلت تناسلی = zozio) است. اما چرا پونژ مستقیماً این کلمه را به کار نبرده است؟

درباره‌ی حسین مکی‌زاده

حسین مکی زاده تفتی. مترجم آثار تد هیوز، هرولد نورس، فرانسیس پونژ، آلن گینزبرگ، دیگر شاعران نسل بیت و .... که هیچ کدام از آثارش اجازه‌ی چاپ نیافته است. او شاعر و مترجمی کهنه‌کار است که سال‌ها در زمینه‌ی شعر جهان مشغول به تحقیق و ترجمه بوده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.