از عشق و مرگ

از عشق و مرگ


هرگز با او از عشق سخن نگفتم
هرگز با او از مرگ نگفتم.

تنها طعم کور و لال تماس
میان ما می‌دوید
وقتی درکشیده به خویش
کنار هم دراز می‌کشیدیم.

باید دزدیده به درونش نگاه می‌کردم
و می‌دیدم در مرکز خویش
چه لباسی به تن کرده‌است.

وقتی با لب‌های باز خوابیده‌بود
دزدیده تماشایش کردم.

چه دیدم، چه دیدم
به گمان شما؟

خیال می‌کردم شاخه‌ها را می‌بینم
خیال می‌کردم پرنده‌ای را خواهم یافت
خانه‌ای را تصور می‌کردم
کنار دریاچه‌ای بزرگ و خاموش

آن‌جا اما
بر پیشخوان شیشه‌ای
نگاه زوجی را دیدم
که جوراب‌های ابریشمی می‌فروختند.

خدای من،
برایش آن جوراب‌های ساق‌بلند را می‌خرم
برایش می‌خرم.

چه نمایان می‌شود اما
بر پیشخوان شیشه‌ای روحی کوچک؟

چیزی خواهد بود آیا
که نتوان لمسش کرد؟
حتی با یک انگشت
یک رویا؟

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.