ناگاه پنجره می‌گشايد

ناگاه پنجره می‌گشايد


ناگاه پنجره می‌گشايد و
مادر آواز خواهد داد که
حالا می توان داخل شد.

ديوار می‌شکافد و
با کفش‌های گل‌آلود پا به بهشت می گذارم

پشت ميز می‌نشينم و
گستاخانه پرسشها را جواب خواهم گفت

دست از خويش می‌شويم بی‌شک و تنها
سر در دست
می‌نشينم و می‌نشينم.
چطور می‌توانم به آن‌ها بگويم
از درازی راه و از پيچ و خم‌ها

اينجا در بهشت، مادران
روسری‌های سبز می‌بافند

مگس‌ها وزوز می‌کنند

پدران
پس از شش روز جان‌کندن
کنار بخاری چرت می‌زنند

نه- بی‌شک به آن‌ها نمی توان گفت
که مردم گلوی هم را پاره می‌کنند.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.