فراموشی

فراموشی


عاشقانه آغوشی سبز به هم می‌پوشاندند
بارانی ابريشمی از بهار به ميانشان می‌باريد.
پارک،
و پسر که به قوها غذا می‌داد و
دستپاچه با دست‌های غريبه‌اش چاقو تيز می‌کرد.
و سفيد با همه‌ی رنگ‌هايشان درآميخته بود
انگار از درختان شکوفه‌پوش‌اش کش‌ رفته‌باشند.

شب،
سوت دو انگشتی‌اش دختر را
از پله‌های آبشار تا روبروی لبخند شرمگينش پايین آورد
و مثل گرداب کوچکی او را دور خود گرداند، گرداند
آهسته و آرام آن‌قدر که اراده‌ی دخترک تا هيچ‌کجا رفت
تا خوابی که درآن اشيا هستند و نيستند.

قدم‌زنان در کوچه‌های تاريک.
چراغ‌های خيابان در سرهاشان آواز می‌خواندند
آوازخواناني سوپرانو با شدتی چنان که معنايش را هرگز نخواهند فهميد
و تمامی جنبش‌هاشان مادام که با هم بودند
دنبال فرجامی نمی‌گشت.

تنها اتکا به سوال، جنب و جوش آن‌ها را داشت.
وقتی جدا شدند، مرغ‌های نوروزی بودند، وحشی و چابک.
مدام در پرسش و در پرسش از تهيای متخاصم
تيز، چون سنگ نيمه تراشيده‌ای.
و هرکه فراموشی را می‌پاييد،
در اعجاب بود
از ديدن آن‌ها که چنين شکل می‌‌بستند و محو می‌شدند
روبه‌روی چشم‌ها.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.