شعر عاشقانه ممنوع !

شعر عاشقانه ممنوع !


در بدترين اوقات بدترين فصل بدترين سال ملتی تمام‌عيار
مردی از کارگاهش با زنش بيرون رفت
قدم‌زنان-هر دو با هم قدم‌زنان- به شمال می‌رفتند.

زن مريض بود از قحط‌سالی و نمی‌توانست خودش را سرپا نگه‌دارد
مرد زن را بلند کرد و بر پشتش سوار کرد
و چنين پا زد غرب را و شمال را
تا شب‌ آن‌ها خود را به زير ستاره‌‌های يخ زده رساندند.

صبح هردو را مرده يافتند
از سرما، از گرسنگی. از زهرابه‌ی تاريخی تمام‌عيار.
پاهای زن دور دنده‌های مرد قلاب شده‌بودند.
آخرين گرمای جسم مرد، واپسين هدیه‌اش به زن بود.

بگو هيچ شعر عاشقانه‌ای به اين آستانه وارد نشود!
اين‌جا، جا برای بی‌دقتی ستايش خوش‌طينتی‌ها و حساسيت‌های تن وجود ندارد‍!
فقط زمانه‌ی اين سياهه‌ی بی‌رحم است:

مرگشان با هم در زمستان۱۸۴۷ .
نيز آن‌چه بدان رنج بردند، اين‌که چگونه زيستند.
و آن‌چه هست ميان مردی و زنی،
و اين‌که در کدامين ظلمات
بهترين اثباتش را می‌توان يافت.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.