آن‌ها می‌بوسند

آن‌ها می‌بوسند


آن‌ها می‌بوسند، آه، می‌بوسند، می‌بوسند
جوانان
در خیابان‌ها، اغذیه‌فروشی‌ها، پشت نرده‌ها
می‌بوسند و می‌بوسند، انگار با آن‌ها
بوسه‌ ‌به پایان می‌رسد.
می‌بوسند، آه، می‌بوسند
در ماشین‌های مسابقه، در ایستگاه‌های مترو، در تئاترها، در اتوبوس‌ها،
می‌بوسند با نومیدی
با خشونت،
انگار در پایانِ بوسه، در نتیجه‌ی بوسه‌ی، پس از بوسه
تنها‌ پیری و مرگِ محتوم مقرر‌است.
می‌بوسند، آه، می‌بوسند جوانان لاغر
در عشق.
چنان لاغر، انگار
وجود نان را در این جهان انکار می‌کرده‌اند.
چنان عاشق، انگار، انگار
وجود خودِ جهان را انکار می‌کرده‌اند.
می‌بوسند، آه، می‌بوسند
انگار در ظلمات بودند، در امن‌ترینِ ظلمات
انگار کسی آن‌ها را ندیده‌است، انگار
خورشید برخواهد خواست
تابان
تنها پس از دهان‌هاشان
شکسته با بوسه و
خونین
و تنها با دندان‌هاشان
می‌تواند ببوسد.

درباره‌ی محسن عمادی

محسن عمادی (متولد ۱۳۵۵ در امره، ساری) شاعر، مترجم و فیلم‌ساز ایرانی است. عمادی در دانشگاه صنعتی شریف، رشته‌ی مهندسی رایانه را به پایان رساند. فوق لیسانس‌اش را در رشته‌ی هنرها و فرهنگ دیجیتال در فنلاند دریافت کرد و تحصیلات تکمیلی دکترایش را در دانشگاه مستقل ملی مکزیک در رشته‌ی ادبیات تطبیقی پی گرفت. او مدیر و صاحب امتیاز سایت رسمی احمد شاملوست. اولین کتابِ شعرش در اسپانیا منتشر شد و آثارش به بیش از دوازده زبان ترجمه و منتشر شده‌اند. عمادی برنده‌ی نشانِ افتخار صندوق جهانی شعر، جایزه‌ی آنتونیو ماچادو و جایزه‌ی جهانی شعر وحشت در اسپانیا بوده‌است و در فستیوال‌های شعرِِ کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا، مکزیک، آمریکا، هلند، آلمان، پرتغال، برزیل، فنلاند و ... شعرخوانی کرده‌است. در حال حاضر ساکن مکزیک است. وی اداره تارنمای رسمی احمد شاملو و نشر رسمی الکترونیکی آثار شاملو از جمله «کتاب کوچه» را بر عهده دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.