چندی پیش دو جلد ویژهنامه با عنوان «ادبیات جهان در آینه» توسط نشریه اشپیگل و بهصورت کتاب الکترونیکی عرضه شد. در آنها پروندههایی را که برای ادیبان مختلف در بعضی شمارههای این نشریه کار شده و عکس آن ادیبان هم روی جلد نشریه آمده است، گردآوری کردهاند. بیشتر این ادیبان هنگام چاپ نشریه در قید حیات بودهاند. همچنان که گردآورنده در مقدمه خود ذکر کرده است، نام نویسندگان این مقالات مشخص نیست. با این احوال تصویری زنده و نسبتاً جامع …
کوتاه، دربارهی «بوطیقا و سیاست» | مجتبی عبداللهنژاد
یکی دو ماه پیش خواستم یادداشتی بنویسم دربارۀ کتاب «بوطیقا و سیاست» در شاهنامه تألیف آقای محمود امیدسالار. ننوشتم. بعد قرار شد نقد مفصلی بنویسم و کتاب را از جهات مختلف معرفی کنم. بعد دیدم معرفی کتاب، از همه جهات، ممکن نیست. این کتابی است پر از اشکال. فکتهای آن اشکال دارد. مبانی نظری آن اشکال دارد. نتایجی که گرفته اشکال دارد. چطور میتوان کتابی را که سراسر اشکال است معرفی کرد؟ اگر نویسنده کتاب کس دیگری غیر از آقای …
در هجو هستی | مجتبی عبداللهنژاد
حافظ در ظاهر هیچ کس را هجو نکرد. در شعر او هجو به معنای متعارف وجود ندارد. دو سه باری که دشنام میدهد و شعر او لحن هجو پیدا میکند، راجع به صوفیه حرف میزند: «کجاست صوفی دجالفعل ملحدشکل/ بگو بسوز که مهدی دینپناه رسید» و در جای دیگر: «صوفی شهر بین که چون لقمۀ شبهه میخورد/ پاردمش دراز باد این حیوان خوشعلف». ولی از جهتی کل شعر او چیزی نیست، جز هجو هستی. جز سبسکری و بازیگوشی و دست …
من دیگری است | فرانسیس پونژ
من دیگری است – کشف اخیر آدمی است که درباره خویش انجام داده است تا زندگی را دشوار کند و به نگرانیهای خویش بیفزاید. آیا این همان چیزی است که درباره خویش به آن اعتقادداری؟ مرا به خنده میاندازی. بگذار برایت شرح بدهم که تو کیستی. تو قربانی تاریخی(مارکسیسم). تو تودهای از عقدههایی(فروید). تو یک جنایتکاری، یک خائن شهوانی، یک بورژوای کوچک(بلشویسم). دراینباره کاری از دست تو ساخته نیست. تو گناهکاری (تمام مذاهب). باید به تخریب و نابودی خویشتن امیدوار …
آثار آلبرتو جیاکومتّی | فرانسیس پونژ
آدمی و تنها آدمی به ریسمانی کاسته شده است – در حال فرسودگی – بدبختی جهان – او که با آغاز کردن از هیچ در جستجوی خویشتن است. از هیچ به هست آمده – از سایهها. برای کیست که جهان بیرونی بالا و پستی ندارد؟ بر ای کیست که آدمیزادگانی همزاد و همتای او ظاهر میشوند؟ بیمار، نحیف، عریان، خسته، فروبسته، بیهیچ دلیلی مناسبی به دیگران رو کرده، فردیت به ریسمانی کاسته است. میخواهد معنای آدمی را دریابد. آدمی …
دربارهٔ کلمهٔ سرخپوست؟ | اکرم پدرامنیا
■ تا کنون به کلمهی سرخپوست (سرخپوست) فکر کردهاید؟ گویندگان و نویسندگان فارسیزبان، در زبان گفتار و زبان نوشتار، اعم از کتابها و فیلمنامههای سینمایی و تلویزیونی و نوشتههای کوتاه و بلند در فضاهای مجازی و روزنامهها، هنگام یاد کردن از ساکنان اولیهی آمریکا و کانادا همچنان از کلمهی سرخپوست استفاده میکنند، ولی شاید ندانید که این اسم در نظر خودِ این مردم اهانتبار است و مبنای نژادپرستی دارد. وقتی در مدت زمان سه هفته، واژهی سرخپوست را در سه …
شارل فوریه و فارسیِ زبانبسته
[مدتها] یکی از طرحهای محوریام ترجمه و انتشار متنهایی از و دربارهی شارل فوریه بود. تقریباً همهی کسانی که من آنها را همولایتیهای فکری خودم نامیدهام و از آنها متن یا متنهایی به فارسی ترجمه کردهام با شدتهای متفاوت تأثیرپذیرفته از آرا و آثار شارل فوریه بودهاند. از جمله سیتواسیونیستها و مشخصترینشان رائول ونهگم. از سویی دیگر، پرداختن به مشکلات و کاستیهای زبان فارسی، به ویژه برای من در موقعیت یک مترجم، یکی از دغدغههای بنیادینِ مطرحشده در بیشتر نوشتههایم …
هنرهای دل و اندرونی، بخش اول | مارسل مورو
[مدتها پیش] در ایامی مشابه، در معرفی مارسل مورو و ترجمهی قطعهای از او نوشته بودم: سیلِ فقیرسازیِ آگاهی این روزها چه آزارنده است برای اذهانی که در پروای غنیسازی شعورِ خویشاند. گاهی عصاره و لب و لبابِ جامعهی نمایشگریِ یکپارچه برای هر چشم غیرمسلحی نیز برملا میشود. بیبی سیها و بابا سیهای نمایش یکریز خبرنگار و کارشناس و تحلیلگر عَلَم کردند تا به ما بقبولانند « اتفاقی تاریخی» لحظه به لحظه در شُرفِ وقوع بوده و سرانجام به وقوع پیوسته …
مارسل مورو، سنگرِ امروزِ من | بهروز صفدری
سیلِ فقیرسازیِ آگاهی این روزها چه آزارنده است برای اذهانی که در پروای غنیسازی شعورِ خویشاند. گاهی عصاره و لب و لبابِ جامعهی نمایشگریِ یکپارچه برای هر چشم غیرمسلحی نیز برملا میشود. بیبی سیها و بابا سیهای نمایش یکریز خبرنگار و کارشناس و تحلیلگر عَلَم کردند تا به ما بقبولانند « اتفاقی تاریخی» لحظه به لحظه در شُرفِ وقوع بوده و سرانجام به وقوع پیوسته است. باید برای در امان ماندن از سیلِ آگاهیِ دروغین و دفعِ تهوع در برابر …
ترجمه دوباره اثر، بهترین نقد ترجمه
■ نقد ترجمه، به خصوص نقد ترجمه ادبی در ایران بحثی ادامهدار، مناقشهبرانگیز، تاثیرگذار و کموبیش آموزنده بوده است. در سالهای اخیر شمار ترجمهها از رمان و داستان کوتاه افزایش چشمگیری داشته و به همان میزان هم بحثها و انتقادها درباره میزان امانتداری مترجم، حفظ لحن و سبک نویسنده، و دانش و تسلط مترجمان نسبت به زبان مبدا و مقصد افزایش یافته است. به تازگی نیز شماری از آثار پرمخاطب در بازار کتاب ایران مورد نقد قرار گرفته که بازتاب …
هنرهای دل و اندرونی، بخش دوم | مارسل مورو
ــ شاهدِ گوشبهزنگِ روندِ جوامع باش، اما در برابرِ یاوهبافیهای سیاسیها و سیاستها ناشنوا بمان. اگر از لحاظِ احساسی به چپ گرایش داری همین قدر که اندیشهای برآمده از غریزهی توست، ولو دیگران آن را اندیشهای ارتجاعی بدانند، از بیانِ آن نترس. اما مراقب باش روندِ زنجیرهوارِ این اندیشه تو را با خود نکشانَد، آن را بهگونهای که قوای دشمن انتظار دارد شرح و بسط نده. خشموخروشات از ابلهیِ یک عده نباید موجبِ فراموشکردنِ آزمندیِ عدهی دیگر شود. همرنگِ جماعتشدنها را …
سرکشی واقعیت | هرمان د کونینک
واقعیت برای حاکمان تهدیدکننده است و من این اندیشه را دلگرمکننده میدانم. واقعیت سرکش است. برنامههای سیاسی تا آنجایی که بتوانند سعی میکنند واقعیت را پنهان کنند. فیلسوفانِ آرام هم همین طور. اما گاهی واقعیت با این موضوع میجنگد. همین مسئله در نظریههای ادبی هم صدق میکند. این نظریهها سرکش نیستند. نظریهها دستکم یک جنبه از واقعیت را در نظر میگیرند. آنها یک جنبه را عمومی میکنند تا بتوانند با نظریهی قبلی بجنگند. بهترین راه مقابله با نظریهها این است …
چگونه دابلنیها متولد شد؟ | اکرم پدرامنیا
■ چگونه دابلنیها متولد شد؟ | اکرم پدرامنیا جیمز جویس که یکی از نویسندههای معروف و اثرگذار قرن بیستم است، برای چاپ آثارش رنج بسیار کشید و بیشتر سالهای عمرش برای چاپ بیسانسور کتابهایش تلاش کرد. از این میان، مجموعهداستان دابلنیها حکایتی ویژه و تلخ دارد. وقتی جویس اولین داستان از این مجموعه (خواهران) را نوشت فقط ۲۲ سال داشت و وقتی در سال ۱۹۰۷، آخرین داستان از پانزده داستان آن به نام «مردهها» را نوشت، …
وقتی که ادبیات کسبوکار میشود
در سال ۱۹۳۱ میلادی، آلدوس هاکسلی به فکر افتاد تا با نوشتنِ نخستین رمان دُژستانیِ (خرابآبادی/دیستوپیایی) خود به رویارویی طنزآمیز با رمانهای ناکجاآبادیِ (اتوپیایی) اچ. جی. ولز برود. نامِ کنایهآمیزِ رمانش را از حرفِ میراندا در نمایشنامهی توفانِشکسپیر گرفت و در آن برخلاف رمانهای ناکجاآبادی خوشبینانه، چشماندازی ترسناک از آینده را پیش روی خواننده آورد. هشتادوپنج سالی از آن زمان گذشته و حالا ما، در دههی دوم سدهی بیستویکم میلادی، چه از دریچهی پرامیدِ ناکجاآبادی نگاه کنیم و چه از …
نگاهی به معروفترین آثار سانسور شده در ادبیات جهان
«سانسور به مردم میگوید نباید استیک بخورید چون نوزادتان نمیتواند آن را بجود». سانسور از آغاز تاریخ نوشتن چون سایهای نویسندهها و اهل هنر را دنبال کرده و بنا به نوشتههای باقیمانده از زمان سقراط درمییابیم که بخشهایی از نوشتههای او هم در زمان زندگی خودش به بلای سانسور گرفتار آمدهاند، اما این سایه، بیش از همه برای آثار ادبی شوم بوده است. نخستین باری که خود واژه «سانسور» در تاریخ ادبیات نوشتاری استفاده و ثبت شده به متون بر جا مانده از …
هاول و «زیستن در حقیقت»اش
شاید چهرهی سیاسی واتسلاو هاول بیش از چهرهی تئاتری یا چهرهی ادبی او برمردم دنیا نمایان شده باشد. هرچه باشد زمانی دراز، از حول و حوش بهار پراگ تا فروپاشی کمونیسم در چکسلواکی و سپس در سالهای رئیس جمهور بودنش، نام او در خبرهای جهان با رویدادهای سیاسی سرزمینش همراه و همنشین بوده است. او در سالهای نخست دههی ۶۰ میلادی پا به عرصهی سیاست چکسلواکی گذاشت. پس از بهار پراگ در ۱۹۶۸ تمامعیار درگیر پیکار سیاسی شد و …