در درازای راهرویی درازِ دراز
به قدم زدن ادامه میدهم.
روبرویم
پنجرههایی بهتانگیز
در …
کشتیهای سوخته | هنریک ایبسن
رو به آسمانهایی که تابناکتر بودند
دماغه کشتیها را به پیش برد؛
در آستان …
عشق ما | پابلو نرودا
عشق ما
بیرون،
پشتِ دیوارها زاده شد
در باد
در شب
در زمین
از …
در پاریس با توام | جیمز فنتون
از عشق با من نگو، غمباد گرفتم
و یکیدو پیک زدم.. گریستم
زخمیِ پرچانه…
تمشکها | فرانسیس پونژ
بر حرفنگارهی بوتههای شعر در جادهای که نه به دوردست اشیا میرود و نه …
ادامهی مطلبشعری برای اکثریت قسیالقلب | ژروم روتنبرگ
قصیده برای یک زندگی دیگر | آنگی کراگ
زندگی دیگری میخواهم
در خیابانهای دیگری میخواهم راه بروم
شهرها با آسانسورهای دیگری میخواهم…
دوازده شعر از هومبرتو آکابال
کوتاه، درباره شاعر: شاعری مایایی، متولد ۱۹۵۲، که شاید نامآشناترین شاعر گواتمالا باشد. اشعارش…
ادامهی مطلبحک شده | خورخه لوئیس بورخس
نمیدانم چرا وقتی که قفل را میگشایم،
تصویر قدیمی تاتاری بر اسب که در …
آتش و خاکستر | فرانسیس پونژ
یک مرد در زندگیاش | یهودا عمیخی
یک مرد در زندگیاش آنقدر وقت ندارد
که برای همه چیز، وقت داشته باشد…
به لطف سایهام | روبرتو خوارز
به لطف سایهام
یاد گرفتهام فروتن باشم
او با بیتفاوتی مرا
بر نیمکتهای فرسوده،…
ما | روتخر کوپلاند
ما بخشی از زمین هستیم و زمین بخشی از ماست
گل خواهرمان، اسب برادرمان…
به یک جسد | یان آندژی
در مرگ آرمیدهای، و من در مرگ میآرامم. تو کشتهی یک تیری، من مسمومِ…
ادامهی مطلبانکار | گئورگیوس سفریس
بر ساحل ناپیدا، سپید مثل کبوترها، در نیمروز گرفتار عطش بودیم ما؛ آب شورمزه…
ادامهی مطلبکبريت | فرانسیس پونژ
آتش از کبريت جسم میيابد
نفسی زنده با سيمای خود،
با درخشش خود، عمر …