باران میبرد
از دیوارها
دیوار نوشتههایت را
از سنگفرشِ خیابانها
خونات را
و اشکی را
که بر خونِ تو بارید
زودتر از آهک و از خون
میبرد باران
و جهان
سر از نو خود را میشوید
نخست از اشک
سپس از خون
و سرانجام از نوشتههای دیوارها..
■ با رشید اسماعیلی، که با خاکاش در هم آمیخت.