سفر رو به پایان است دیگر،
باد،
دل از دست میدهد.
فرومیریزد
در دستانات
خانهای سست،
برساخته از برگهها.
تصاویر
ظهرنگاری شدهاند
بر برگهها،
و جهان را جلوهگرند
به تمامی.
تو،
کپه کردهای بر هم
تمام تصاویر را
و با واژگان
بُرزدهای آنها را.
چه پرجذبه است،
بازی ِ باز آغاز شده!
دست نگهدار!
برگی که بیرون میکشی،
یگانه دنیایی است که
تو
فاتح اش خواهی بود.